صحنه ی عبرت

اولين عبرتی که در قضيه عاشورا ما را به خود متوجه می کند اين است که ما ببينيم چه شد که در جامعه ی اسلامی , پنجاه سال بعد از در گذشت پيغمبر (صلی الله عليه و آله و سلم) به آن حدی رسيد که کسی مثل امام حسين (عليه السلام) برای نجات جامعه ی اسلامی , يک چنين فداکاری را بکند . بايد بررسی کنيم آن جامعه ی اسلامی چه آفتی پيدا کرد که کارش به يزيد رسيد ؟
اگر يک بيماری وجود دارد که می تواند جامعه ای را که در رأسش کسی چون پيغمبر اسلام و اميرالومنين (عليهما السلام) بوده است در عرض چند ده سال به آن وضعيت برساند , پس اين بيماری خطرناکی است .
جامعه ی ما بايد خيلی موظب باشد که به اين بيماری دچار نشود . عبرت اين جاست .
عوامل اصلی اين گمراهی و انحراف دوچيز است :
يکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است . فراموش کردن خدا و معنويت و محاسبات خدايی را از زندگی کنار گذاشتن و دوم دنبال شهوترانی ها رفتن , دنبال هوس ها رفتن و در يک جمله دنيا طلبی , به فکر جمع آوری ثروت , مال و التذاذ به شهوات دنيا افتادن . اينها را اصل دانستن و آرمان ها را فراموش کردن . اين درد اساسی و بزرگ است .